من حلزون هستم. وقت خطر می روم توی لاکم. موقع تابش آفتاب هم می روم توی لاکم...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : يکشنبه 1394/06/29
دنیای کوچک حلزون
من حلزون هستم. وقت خطر، می روم توی لاکم. موقع تابش آفتاب هم می روم توی لاکم.
وقتی که هوا ابری و بارانی می شود از خانه می آیم بیرون.
به کمک دو تا شاخک بلندم، هیچ وقت گم نمی شوم.
چشم هایم سر شاخک هایم هستند.
پای من زیر شکمم است و چسبناک است. برای همین من هیچ وقت لیز نمی خورم و نمی افتم.
من می توانم همه جا راه بروم.
حلزون هایی هستند که لاک ندارند، به آن ها می گویند «لیسه».
من تخم گذاری می کنم و بچه هایم از توی تخم در می آیند.
من با این که حدود ده گرم وزن دارم، اما می توانم چیزی به وزن 450 گرم را، کشان کشان، دنبال خود بکشم!
منبع: سروش خردسالان
تنظیم: فهیمه امرالله